9 دقیقه
در یک نشست نشریه Financial Times در لندن، جنسن هوانگ، مدیرعامل انویدیا، هشداری صریح داد: چین در حال نزدیک شدن به رهبری هوش مصنوعی است و اگر سیاستگذاران غربی نوآوری را کند کنند، پکن میتواند پیشتاز شود. پیام او ساده بود — شتاب ببخشید، دیوار نکشید.
هشداری تلخ از صحنه لندن
در صحبتهای خود در کنفرانس آینده هوش مصنوعی، هوانگ گفت که چین اکنون «نانوثانیهها عقبتر از آمریکا» در پیشرفتهای هوش مصنوعی است — تصویری قابلفهم که نشان میدهد شکاف سریعتر از انتظارها در حال بسته شدن است. او هشدار داد که کنترلهای صادراتی و مقررات سنگین در آمریکا میتواند تکانه آمریکاییها را کند کند و به چین فرصت دهد تا ظرفیتهای خود را با شتاب بیشتری توسعه دهد.
چگونه چین فاصله را کاهش میدهد
هوانگ حمایت هماهنگ دولتی را به عنوان یک عامل کلیدی مطرح کرد. از یارانههای انرژی گرفته تا سرمایهگذاریهای هدفمند در کارخانههای نیمههادی و پژوهشهای هوش مصنوعی، پکن اکوسیستمی ایجاد کرده که شرکتها را به مقیاسپذیری سریع ترغیب میکند. وقتی این رویکرد را با یک جامعه بزرگ و انگیزهمند از توسعهدهندگان و هدفگذاری ملی برای خوداتکایی در هوش مصنوعی ترکیب کنید، نتیجه پیشرفتی سریع و مأموریتمحور خواهد بود.
سیاستهای کلان صنعتی چین شامل تشویق سرمایهگذاری در تولید تراشه، توسعه مراکز داده و زیرساختهای محاسباتی است که میتواند نقشی بنیادین در کاهش فاصله فناوری ایفا کند. این اقدامها بهویژه در حوزههای طراحی تراشه، تولید لیتوگرافی و توسعه نرمافزارها و چارچوبهای یادگیری ماشین محسوس است. علاوه بر این، سیاستهای آموزشی و مربیگری فنی نیز به افزایش نیروی انسانی متخصص در داخل کشور کمک کرده است، موضوعی که برای رشد اکوسیستم هوش مصنوعی حیاتی است.
آیا سیاستهای آمریکا بیشتر از آنکه مفید باشند، مضرند؟
محدودیتهای صادراتی اخیر ایالات متحده — از جمله محدود کردن دسترسی چین به تراشههای پیشرفته Blackwell انویدیا — به منظور حفاظت از امنیت ملی اعمال شدهاند. هوانگ معتقد است که این اقدامات پیامدهای ناخواسته دارند. با محدود کردن دسترسی به سختافزارهای سطح بالا، آمریکا ممکن است به شکل غیرمستقیم برنامههای تولید تراشه چین را تسریع کند و همکاری با توسعهدهندگان جهانی را کند سازد. او همچنین مقررات در سطح ایالتی و افزایش هزینههای انرژی را به عنوان عوامل کُندکننده نوآوری در آمریکا معرفی کرد.
از منظر فنی، دسترسی محدود به شتابدهندههای محاسباتی و تراشههای قدرتمند میتواند به کاهش میزان پژوهشهای پیشرفته، آزمایش مدلهای عظیم و بهکارگیری آنها در محیطهای عملی بیانجامد. این محدودیتها همچنین میتواند طراحان و شرکتهای فعال در زنجیره تامین را به سمت بازارهای جایگزین سوق دهد که در بلندمدت رقابت استراتژیک را تغییر میدهد. در سطح سیاستگذاری، پرسش این است که چگونه تعادل بین حفاظت از امنیت ملی و حفظ مزیت نوآوری ملی برقرار شود.

منظور هوانگ از «پیروزی» چیست؟
پس از آنکه بازارها به طور گذرا به اظهارات او واکنش نشان دادند، هوانگ موضع خود را روشنتر بیان کرد. او پیشبینی شکست آمریکا را نکرد؛ بلکه از ایالات متحده خواست تا با سبقت گرفتن از رقبا پیروز شود: سریعتر بسازد، توسعهدهندگان را از سراسر جهان جذب کند و از طریق نوآوری و همکاری رهبری کند نه از طریق انزوای فناورانه. او گفت: «ما میخواهیم آمریکا پیروز شود، اما پیروزی یعنی سریعتر ساختن، نه ساختن دیوار».
این تعریف از پیروزی بر چند محور کلیدی تاکید دارد: افزایش سرعت توسعه فناوری، جذب و پشتیبانی از اکوسیستم توسعهدهندگان، فراهم کردن دسترسی به زیرساختهای محاسباتی، و تداوم نوآوری در پژوهش و توسعه. پیروزی همچنین به معنای ایجاد تعادل در سیاستهای امنیتی و تجاری است تا از یکسو تهدیدات واقعی محفوظ بماند و از سوی دیگر جریان همکاری و نوآوری مختل نشود.
اثر موجی بازارها و تصویر کلان
وقتی اظهارات هوانگ منتشر شد، سهام انویدیا به طور موقت کاهش یافت — یادآوری حساسیت بازارها نسبت به سیگنالهای ژئوپلیتیکی و سیاستی. با وجود نوسانات، انویدیا همچنان یک غول فناوری است که اخیراً در محدوده حدود 4.7 تریلیون دلار ارزیابی شده است، پس از آنکه اوایل سال ارزش بازار آن از 5 تریلیون دلار فراتر رفته بود.
هشدار هوانگ در زمانی مطرح میشود که تنشهای فناوری بین ایالات متحده و چین رو به افزایش است. واشنگتن تمرکز خود را بر محدود کردن دسترسی به سختافزار پیشرفته هوش مصنوعی قرار داده، در حالی که پکن بر تقویت ظرفیت داخلی تکیه میکند. اکنون بحث بر سر استراتژی است: آیا باید میدان را از طریق محدودیتها کند کرد، یا با حذف موانع برای توسعهدهندگان و صنعت رقابتپذیری آمریکا را تسریع بخشید؟
در بعد بازار و زنجیره تامین، تصمیمهای سیاستی میتوانند موجب جابجایی سرمایهگذاریها، تغییر مسیر تأمینکنندگان، و بازتعریف رقابت جهانی شوند. شرکتها و دولتها باید سناریوهای کوتاهمدت و بلندمدت را مستندسازی کرده و برنامههای تابآوری و سرمایهگذاری در زیرساختهای حیاتی مانند مراکز داده و منابع انرژی پایدار را تدوین کنند.
صرفنظر از موضع سیاسی یا تجاری، پیام هوانگ تحریکآمیز و بهموقع است: در رقابت جهانی هوش مصنوعی، رهبری کمتر به دیوارکشی و بیشتر به این بستگی دارد که چه کسی سریعتر حرکت میکند و گستردهترین اکوسیستم توسعهدهندگان را میسازد. این موضوع شامل سرمایهگذاری در آموزش نیروی انسانی، تشویق همکاریهای بینالمللی، فراهم کردن زیرساختهای ابری و محاسباتی، و طراحی سیاستهای صادراتی هوشمندانه است.
برای درک بهتر پیامدها، لازم است دقیقتر به چند حوزه کلیدی نگاهی بیندازیم:
- زنجیره تامین تراشه: محدودیتها میتواند منجر به تلاشهای خودکفایی و سرمایهگذاری در تولید نیمههادی در کشورهایی مانند چین شود که در بلندمدت ساختار بازار جهانی را تغییر میدهد.
- اکوسیستم توسعهدهندگان: دسترسی محدود به ابزارها و سختافزارهای پیشرفته میتواند رشد جامعه پژوهشی و کاربردی را کُند کند؛ در مقابل، باز بودن بازارها به تبادل دانش و شتاب نوآوری کمک میکند.
- هزینههای انرژی و مقررات داخلی: هزینه بالای برق و مقررات پیچیده میتواند مراکز داده و پروژههای محاسباتی حجیم را به سمت کشورهای دارای هزینههای کمتر سوق دهد.
- سرمایهگذاری دولتی و یارانهها: حمایت مستقیم دولتها میتواند در کوتاهمدت شتاب قابل توجهی به صنایع خاص بدهد و موجب تغییر تراز رقابتی شود.
در نهایت، تصمیمات سیاستی باید با مدلهای اثرگذاری و سناریونویسی پشتیبانی شوند تا پیامدهای اقتصادی، امنیتی و تکنولوژیک آنها روشنتر شود. اجرای راهبردهای ترکیبی که شامل حفاظت امنیتی هوشمند، تشویق نوآوری داخلی، و تسهیل همکاریهای بینالمللی است، میتواند مسیر میانهای ارائه دهد.
پیامدهای فناورانه و راهکارهای عملی
در سطح فناورانه، رقابت بر سر معماریهای جدید تراشه، بهینهسازی مدلهای هوش مصنوعی برای سختافزارهای موجود، و توسعه ابزارهای متنباز و چارچوبهای نرمافزاری شدت میگیرد. از منظر صنعتی، شرکتها باید چند اقدام عملی را در نظر بگیرند:
- سرمایهگذاری در R&D: تخصیص منابع بیشتر به تحقیق و توسعه در زمینه طراحی تراشه، الگوریتمهای بهینه و زیرساختهای نرمافزاری.
- گسترش آموزش و جذب نیروی انسانی: ایجاد برنامههای آموزشی تخصصی در حوزههای یادگیری ماشین، مهندسی سیلیکون و طراحی سیستمهای توزیعشده.
- تقویت زنجیره تامین انعطافپذیر: تنوعبخشی به تأمینکنندگان، ایجاد ذخایر استراتژیک و سرمایهگذاری در تولید داخلی.
- گفتگوها و چارچوبهای همکاری بینالمللی: به دنبال راهکارهایی باشید که بین امنیت ملی و رشد نوآوری تعادل ایجاد کند، مانند مجوزهای هدفمند پژوهشی و همکاریهای امن.
این اقدامها علاوه بر رفع نیازهای فوری، توان رقابتی کشورها و شرکتها را در مواجهه با تغییرات سریع فناوری افزایش میدهد. به عنوان مثال، سرمایهگذاری در فناوریهای انرژی پاک و بهرهوری مصرف انرژی در مراکز داده میتواند هم هزینهها را کاهش دهد و هم به پایداری زیستمحیطی کمک کند.
از منظر سیاستگذاری، پیشنهادهایی مانند اعطای مجوزهای صادراتی بر اساس ارزیابی ریسک، ارائه مشوقهای مالیاتی برای پژوهش در حوزههای کلیدی و ایجاد نهادهای واسط برای تسهیل همکاری بین صنعت و دانشگاهها میتواند مفید واقع شود. در عین حال، شفافیت و پیشبینیپذیری در مقررات برای شرکتها و سرمایهگذاران حیاتی است تا بتوانند برنامهریزی بلندمدت انجام دهند.
به طور خلاصه، پیروزی در رقابت هوش مصنوعی ترکیبی از اقدامات فنی، اقتصادی و سیاستی است که باید بهصورت هماهنگ اجرا شوند. دیوارکشی صرف و محدودیتهای یکجانبه ممکن است در کوتاهمدت اهداف امنیتی را دنبال کنند، اما در بلندمدت ریسک تسریع رهبری رقبای راهبردی را در پی خواهند داشت.
در ادامه، به چند نکته نهایی اشاره میکنیم که میتواند به شکلدهی پاسخهای موثر کمک کند:
- تعادل بین امنیت و نوآوری: طراحی سیاستهایی که امکان پاسخ به تهدیدات را بدهند بدون اینکه جریان نوآوری و همکاریهای علمی را بهطور ناموجه مسدود کنند.
- پشتیبانی از اکوسیستم توسعهدهندگان: فراهم کردن دسترسی به ابزارها، آموزش و بازارها برای توسعهدهندگان داخلی و خارجی.
- سرمایهگذاری هدفمند در زیرساختها: مراکز داده، منابع انرژی پایدار، و ظرفیت تولید نیمههادی که امکان رقابت بلندمدت را فراهم کند.
- دیپلماسی فناوری: استفاده از دیالوگهای بینالمللی برای کاهش سوءتفاهمها و ایجاد قواعد بازی شفاف در حوزه فناوریهای حیاتی.
این مجموعه راهکارها در کنار تحلیل دقیق دادهها و مدلسازی اثرات احتمالی، میتواند کمک کند تا سیاستگذاران و صنعتگران تصمیمات آگاهانهتری اتخاذ کنند و از پیامهای افرادی مانند جنسن هوانگ برای سنجش واقعیتهای رقابت جهانی بهره ببرند.
منبع: gizmochina
ارسال نظر