9 دقیقه
نسل جدید Galaxy AI سامسونگ مسابقه هوش مصنوعی موبایل را به هم ریخته است و حالا به نظر میرسد اپل با پرداختی چشمگیر در تلاش برای پاسخگویی است. گزارشها حاکی از آناند که اپل نزدیک به یک میلیارد دلار در سال به گوگل پرداخت خواهد کرد تا نسخهای سفارشی از مدل Gemini را برای تقویت Apple Intelligence و تقویت سیری (Siri) دریافت کند — حرکتی که پویایی رقابت میان اپل، گوگل و سامسونگ را بازتعریف میکند.
چرا اپل برای Gemini پرداخت میکند
بلومبرگ گزارش داده که اپل به توافقی برای دریافت مجوز نسخهای شخصیسازیشده از مدل Gemini گوگل نزدیک است. اعداد تا حد زیادی دلیل را توضیح میدهند: بر اساس گزارشها، مدل داخلی اپل تقریبا شامل ۱۵۰ میلیارد پارامتر است، در حالی که نسخههای پیشرفته Gemini گوگل در محدوده حدود ۱٫۲ تریلیون پارامتر عمل میکنند — پایهای بسیار بزرگتر و قدرتمندتر برای ویژگیهای دستیار نسل بعدی و قابلیتهای پیشرفته پردازش زبان و چندرسانهای.
به جای بازسازی همه چیز از صفر، به نظر میرسد اپل روی استفاده از مدل شخص ثالث حساب باز کرده تا سرعت پیشرفت را افزایش دهد. مبلغ سالانه گزارششده — چیزی نزدیک به یک میلیارد دلار — در نگاه اول بزرگ به نظر میرسد، اما اگر توجه کنیم که گوگل همین حالا مبالغ قابلتوجهتری به اپل میپردازد تا موتور جستجوی پیشفرض Safari باقی بماند، تصویر کاملتر میشود. از منظر استراتژیک، این معامله نوعی سرمایهگذاری برای پر کردن فاصله با برتری اولیه Galaxy AI است و تلاشی برای حفظ رقابت در حوزه هوش مصنوعی موبایل به شمار میآید.
در تحلیل فنیتر، انتخاب اپل برای استفاده از یک مدل آماده قویتر به جای افزایش چشمگیر ظرفیت محاسباتی و دادهای داخلی، منطقی است: آموزش مدلهای با تریلیونها پارامتر نیازمند منابع عظیم محاسباتی، دادههای متنوع و زمان طولانی برای تنظیم و ارزیابی است. با گرفتن مجوز از گوگل و اجرای نسخهای سفارشی تحت کنترل خود، اپل میتواند زمان رسیدن به قابلیتهای پیشرفته را کوتاهتر کند، در حالی که همچنان روی بهینهسازی برای چیپستهای اختصاصی (Neural Engine) و یکپارچهسازی با اکوسیستم iOS متمرکز میماند.

حریم خصوصی، اما به شیوه اپل
گزارشها تاکید میکنند که گوگل مدل را صرفا به صورت اجرای کامل در ابر گوگل تحویل اپل نمیدهد. تفاوت کلیدی این است که اپل قصد دارد نسخه سفارشی Gemini را روی سرورهای Private Cloud Compute خود اجرا کند. این تمایز از جنبه بازاریابی و فنی اهمیت بسیاری دارد: اپل سالهاست حریم خصوصی را بهعنوان یک مزیت رقابتی مطرح میکند و اجرای مدل در زیرساختهای خود کمک میکند تا این روایت حفاظت از دادهها حفظ شود، در حالی که از فناوری پیشرفته گوگل بهره میبرد.
اجرای مدل در Private Cloud Compute به چند جهت مهم است: اول اینکه کنترل بر زنجیره پردازش دادهها و قوانین دسترسی حفظ میشود؛ دوم اینکه امکان اعمال سیاستهای رمزنگاری، قرنطینه داده و انطباق با مقررات منطقهای سادهتر میشود؛ و سوم اینکه اپل میتواند برخی از بارهای پردازشی را در محیطهای نزدیکتر به دستگاه (edge) یا با ترکیب پردازش ابری و محاسبات محلی بهینهسازی کند تا تاخیر و مصرف انرژی کاهش پیدا کند.
از منظر فنی، اجرای مدلهای بزرگ لزوماً به معنای ارسال همه دادهها به ابر نیست؛ اپل میتواند با استفاده از فنون مانند فدِرِیتد لرنینگ (federated learning)، بهکارگیری الگوریتمهای حفظ حریم خصوصی نظیر differential privacy و رمزنگاری در حال حرکت (encryption-in-transit) و در حالت استثنایی پردازش خلاصهها یا نشانههای مهم در سمت سرور، ترکیبی از حفظ حریم خصوصی و عملکرد بالا را دنبال کند. با این حال، جزئیات قراردادی و فنی میان اپل و گوگل که نحوه دسترسی، نگهداری و بهروزرسانی مدل را مشخص میکند، اهمیت حیاتی دارد و میتواند معیارهای اعتماد کاربران را تحت تاثیر قرار دهد.
انتظارات کاربران
- پاسخهای بهبودیافته سیری و درک زمینهای پیشرفته توسط Gemini، شامل فهم بهتر متن، زمینه مکالمه و توانایی تولید پاسخهای دقیقتر.
- ویژگیهای هوش مصنوعی متصل به Apple Intelligence که ممکن است در بهار ۲۰۲۶ یا فازهای بعدی عرضه شوند؛ این ویژگیها میتوانند شامل خلاصهسازی هوشمند، پیشنهادات متنی و تصویری، و عملکردهایی با محوریت پردازش زبان طبیعی و چندرسانهای باشند.
- اجرای مدل در زیرساخت Private Cloud Compute که اجرای مدل را در محیط کنترلشده اپل نگه میدارد و بهعنوان یک مکانیسم تقویتکننده حریم خصوصی معرفی میشود.
- پشتیبانی از قابلیتهای چندرسانهای (multimodal) در پاسخها: توانایی تحلیل و تولید متن همراه با تصاویر یا صوت در سیری و Apple Intelligence.
- تحولات در تجربه توسعهدهندگان: APIها و ابزارهای جدید برای یکپارچهسازی اپلیکیشنها با قابلیتهای پیشرفته زبانی و چندرسانهای.
- چالشهای مرتبط با مصرف انرژی و تاخیر: اپل میبایست بین اجرای ابری و پردازش مرز (edge) تعادل برقرار کند تا عمر باتری و تجربه کاربری مناسب حفظ شود.
چطور این معامله چشمانداز هوش مصنوعی موبایل را تغییر میدهد
سامسونگ مسیر متفاوتی را انتخاب کرده است: Galaxy AI با یکپارچهسازی مستقیم قابلیتهای Gemini گوگل در دستگاههای Galaxy عرضه شد و به سامسونگ فرصت پیشتازی و نمایش بازاریابی را داد که برای هر دو شرکت سودمند بود. مجوز احتمالی اپل این پویایی را معکوس میکند — به جای اتکا صرف به مدلهای داخلی، اپل توان سختافزاری و یکپارچگی اکوسیستم را با قدرت مدلهای بزرگ گوگل ترکیب خواهد کرد.
این نوع همکاریها نشان میدهد که رقابت آینده در حوزه هوش مصنوعی موبایل کمتر شبیه مسابقهای است که هر شرکت فقط روی منابع داخلی خود حساب کند و بیشتر شبیه شبکهای از شراکتها خواهد بود که شرکتهای صاحب پلتفرم با ارائهدهندگان مدل هماهنگ میشوند. مزیتهای هر طرف — سختافزار اختصاصی و تجربه اکوسیستم از یک سو و مقیاس مدلهای زبانی بزرگ و سرمایهگذاریهای محاسباتی از سوی دیگر — وقتی با هم ترکیب شوند، میتوانند ارزش افزوده زیادی ایجاد کنند اما همچنین وابستگیها و ریسکهای استراتژیک جدیدی بهوجود میآورند.
آیا سامسونگ ممکن است قراردادهای خود را بازنگری کند یا بیشتر روی سرویسهای هوش مصنوعی با برند سامسونگ سرمایهگذاری کند؟ احتمالاً. پاسخ رقابتی ممکن است شامل مذاکره مجدد با گوگل، توسعه بیشتر مدلهای اختصاصی سامسونگ، یا ارائه بستههای نرمافزاری و خدماتی با ویژگیهای انحصاری باشد که تجربه Galaxy را متمایز نگه دارد. به طور کلی، این وضعیت نکته روشن دیگری را آشکار میسازد: هوش مصنوعی موبایل گران، راهبردی و بیش از پیش وابسته به مشارکت بین مالکان پلتفرم و ارائهدهندگان مدل است.
در سطح صنعت، چنین معاملاتی میتوانند دو جهت متناقض ایجاد کنند: از یک سو سرعت نوآوری و عرضه قابلیتهای پیشرفته به کاربران را افزایش میدهند؛ از سوی دیگر تمرکز قدرت محاسباتی و مدلهای پایهای در اختیار تعداد معدودی از بازیگران بزرگ را تقویت میکنند که میتواند مانع ورود بازیگران کوچکتر و تنوع نوآوری شود. این موضوع پرسشهای رقابتی و احتمالا نظارتی در پی دارد که در آینده نزدیک بیشتر مورد توجه قرار خواهد گرفت.
چرا این موضوع فراتر از رسانههای فناوری اهمیت دارد
این صرفاً داستان هزینههای شرکتی نیست. اگر قرارداد اپل واقعاً اجرا شود، مصرفکنندگان میتوانند دستیارهای هوشمندتر، قابلیتهای بهتر هوش مصنوعی روی دستگاه و تضمینهای محکمتر حریم خصوصی را مشاهده کنند — اما در عین حال در بازاری مشارکت خواهند داشت که تعداد کمی از شرکتها قویترین مدلها را کنترل میکنند. این امر نه تنها تجربه محصول را شکل میدهد، بلکه نحوه رقابت و جریان نوآوری در کل صنعت را نیز تحت تاثیر قرار میدهد.
از دید کاربران نهایی، نتایج ملموس میتواند شامل پاسخهای دقیقتر سیری، قابلیتهای جدید در ویرایش و تولید محتوا، تعاملات طبیعیتر با دستگاه و کاهش نیاز به تعاملات پیچیده برای دستیابی به نتایج مفید باشد. این تحول میتواند به بهبود بهرهوری کمک کند و کاربردهای روزمره مانند برنامهریزی، جستجوی اطلاعات، مرتبسازی ایمیل و تولید متن را سادهتر کند. اما سوالات مهمی نیز باقی میماند: چه بخشی از پردازش در سرور انجام میشود، چه دادههایی نگهداری میشوند، و چه مکانیسمهایی برای شفافیت و حسابرسی مدل وجود دارد.
در سطح کسبوکاری، پذیرش مدلهای بزرگ از سوی بازیگران سختافزاری میتواند منجر به شکلگیری مدلهای تجاری جدید شود: اشتراکهای سطح بالاتر برای قابلیتهای پیشرفته، قراردادهای B2B برای استفاده سازمانی، و خدمات افزودهای که دستگاهها را از یک ابزار صرفاً محاسباتی به پلتفرمهای خدمات هوشمند تبدیل میکنند. این روند همچنین فرصتهایی برای توسعهدهندگان ثالث فراهم میآورد تا با استفاده از APIها و ابزارهای جدید، اپلیکیشنهایی با تجربه کاربری غنیتر طراحی کنند.
به طور خلاصه: ممکن است اپل چکی بزرگ بنویسد تا فاصله با Galaxy AI را کاهش دهد، و اثرات موجی این معامله میتواند چشمانداز هوش مصنوعی موبایل را در سالهای آتی شکل دهد — از نحوه ارائه ویژگیها و سطح حفاظت از حریم خصوصی تا مدلهای تجاری و رقابت بین غولهای فناوری.
منبع: sammobile
ارسال نظر