15 دقیقه
دو دهه پس از آغاز دوران خلاقیت الگوریتمی، هالیوود به نقطهٔ عطفی رسیده است. Sora 2 — مدل تولید ویدئوی جدید OpenAI — با ورود دعوتمحور روی iOS نه مثل یک نجوا که مثل رعد و برقی ظاهر شد: اپلیکیشنی که از یک متن ساده میتواند صحنههای کوتاه و قابل اشتراکگذاری تولید کند. نتیجهها گاهی شگفتانگیز، بازیگوش و در مواردی درخشاناند — اما بهسرعت به مناقشات حقوقی و اخلاقی تبدیل میشوند. وقتی استودیوها، آژانسها و خالقان به دنبال حفاظت میدوند، موضوع فراتر از یک محصول واحد است؛ این دربارهٔ نحوهٔ تطبیق صنعت سرگرمی با ابزارهایی است که میتوانند نمادها را بازتولید کنند، کلاسیکها را بازآفرینی کنند و حافظهٔ فرهنگی را در چند ثانیه بازمیکس کنند.
چرا Sora 2 اینقدر متفاوت بهنظر میرسد
ابزارهای مولد جدید پدیدهٔ تازهای نیستند؛ از مدلهای زبانی بزرگ تا موتورهای تصویرسازی مانند Midjourney و DALL·E، تحول در معرض دید عموم بوده است. اما آنچه Sora 2 را متمایز میکند، سه عامل است: سادهگی استفاده، جهتگیری به سمت فیدهای اجتماعی و ترکیب ویدئو، صدا، شباهت چهره و قابلیت "Cameo" برای جاگذاری صورتها، همه در تجربهٔ یک کاربر معمولی. این اپ دیگر یک ابزار تخصصی برای هنرمندان نیست؛ شبیه شبکههای اجتماعی نسل بعد طراحی شده: بدون اصطکاک، آمادهٔ ویروسی شدن و بهینهشده برای کاربرانِ خواهان سرگرمی فوری.

این ترکیب رفتارهایی را تشویق میکند که استودیوها نگران آناند: بازآفرینیهای بدون مجوز از شخصیتهای دارای حق نشر، فیلمنامههای خودکار طرفداری که ظاهر و حس آثار بزرگ را تقلید میکنند، یا بازنویسی تاریخ با احیای دیجیتال چهرههای تاریخی. صنعت سینما خوب میداند چگونه نسخههای غیرمجاز میتوانند ارزش را تضعیف کنند — از نوارهای VHS دانلودی تا سایتهای پخش غیرقانونی. Sora 2 تهدید را از کانالهای توزیع به فرایند خلق منتقل میکند.
واکنش صنعت: جبههای تازه در مباحث قدیمی
واکنشها سریع بود. آژانس بزرگ CAA به موکلانش هشدار داد که Sora 2 "موکلان و مالکیت فکری آنها را در معرض ریسک قابلتوجهی قرار میدهد." انجمن تولیدکنندگان فیلم هم از OpenAI خواست تا از تخلف جلوگیری کند و اقدامات فوری انجام دهد. برخی استودیوها، از جمله دیزنی، در زمان راهاندازی اپ شرکت نکردند.
این واکنشها فصل تازهای در جدال حقوقی و فرهنگی گستردهتری هستند. استودیوها پیشتر شرکتهایی مانند Midjourney و Character.ai را به سوءاستفاده از کارهای دارای حق نشر متهم کردهاند. البته تا زمان نگارش این مطلب، OpenAI از سوی استودیوهای بزرگ بهطور مستقیم اقامهٔ دعوی نشده است؛ اما صنعت ترکیبی از تهدید به شکایت، درخواست شفافیت قانونی و در عین حال تمایل نامطمئن برای بهرهمندی از همان فناوریها در توسعه، جلوههای بصری و بومیسازی را نشان میدهد.
گزینهٔ ورود یا خروج محتوا و وعدهٔ درآمدزایی
مدیرعامل OpenAI تغییر جهت داد و بهجای رویکرد خروج جمعی (opt-out) به سمتی حرکت کرد که مدلهای جزئیترِ رضایت (opt-in) برای تولید شخصیتها و استفاده از شباهتها داشته باشد. او همچنین امکان تقسیم درآمد را برای دارندگان حقوقی که اجازه میدهند داراییهایشان تولید شود مطرح کرد. برای شرکتها و خالقانی که سالها از مجوزها درآمد کسب کردهاند، ایدهٔ تقسیم درآمد توسط یک پلتفرم سوالات عملی عظیمی را مطرح میکند: ارزش چگونه سنجیده خواهد شد؟ چه کسی کیفیت و ایمنی برند را نظارت میکند؟ چارچوبهای حقوقی برای تعریف رضایت چه خواهد بود؟
اسکیپتیسیسم بهجا است. تاریخ نشان میدهد پلتفرمهایی که اقتصادهای جدیدی خلق میکنند، در مراحل اولیه معمولاً مقیاس و تعامل را بر حمایتهای دقیق از خالقان ترجیح میدهند. وعدهٔ تقسیم درآمد در اصول زیباست اما در عمل مبهم؛ تا زمانی که قراردادها، بازرسیها و مکانیزمهای اجرایی شکل نگیرند، ابهام باقی میماند.
قانون چه میگوید و چه چیزی احتمالاً سریع حل نمیشود
سوال حقوقی کلیدی این است که آیا استفاده از آثار دارای حق نشر برای آموزش مدلها مصداق نقض حقوق است یا خیر. دادگاهها وارد میدان شدهاند و برخی احکام اخیر نشان میدهد قضات به فرایند و نحوهٔ بهدستآوردن محتوا توجه دارند؛ یعنی روشِ دریافت دادهها اهمیت دارد. شکایات دیگری نیز بر خروجیهای تولیدشده تمرکز کردهاند — استودیوها میگویند ویدیویی تولیدشده که نمایانگر سوپرمن یا یک مینیون قابلشناسایی است، نقض مستقیم حق نشر است.
کنگره کند و دوقطبی عمل میکند. لوایحی دوحزبی پیشنهاد شده که موافقت مالک محتوا را لازم میداند، اما تصویب قانونی هنوز نامطمئن است. دفتر حق نشر هم در حال جمعآوری نظرهاست و درون صنعت توافق کامل وجود ندارد: استودیوهای سنتی، سرویسهای پخش و اعضای تکنولوژیمحور گروههای صنعتی (مانند بعضی از اعضای MPA) همیشه در مورد اینکه قانون جدید مفید یا مضر برای رقابت آتی است، همنظر نیستند.
سیاست، سیاستگذاری و تأثیرات دولتی
چشمانداز سیاسی آمریکا تغییر کرده است. برای تسریع زیرساختهای هوش مصنوعی و قرار دادن شرکتهای آمریکایی در موقعیت رقابتی بهتر، دولت فدرال گرایش به رویکردی کمتر تنظیمی نشان داده است. این سیاست برای خالقان پیامدهای واقعی دارد: طرحهای دولتی که رشد صنعتی را بر رژیمهای اجباری مجوزدهی ترجیح میدهند، تمایل را از سمت جبران خسارت به سمت شتاب نوآوری کج میکنند.
عزل رئیس دفتر حق نشر و نبردهای حقوقی جاری نشان میدهد صحنهٔ نهادی چقدر متشنج شده است. وقتی سیاست عمومی سرعت و مقیاس را در اولویت قرار میدهد، دارندگان حقوق غالباً مجبور میشوند بهصورت پسینی برای حفاظت از داراییشان مبارزه کنند تا اینکه از ابتدا در ساختارهای همکارانه حاضر باشند.
پارادوکس استودیوها: سود کوتاهمدت یا حفاظت بلندمدت؟
استودیوها با پارادوکس مشخصی روبهرو هستند: هوش مصنوعی پتانسیل صرفهجویی چشمگیر در تولید و پساتولید را دارد — از جستوجوی مجازی لوکیشن و تولید پسزمینهٔ خودکار تا صیقلدادن فیلمنامه و دوبلهٔ چندزبانه. اما همان فناوری میتواند داراییهایی را بازتولید کند که ارزش برند و درآمدهای مجوزی طولانیمدت را تولید میکنند. در نتیجه، واکنشها از پیگیری قانونی و هشدار عمومی تا آزمایش محتاطانه و شراکتهای محدود با شرکتهای هوش مصنوعی متغیر بوده است.
اعتصابات کارگری سال 2023 که بخشی از آن ناشی از نگرانیها نسبت به هوش مصنوعی و حقالزحمهها بود، نشان داد هنرمندان تا چه حد نسبت به اقتصاد خلق الگوریتمی حساس هستند. خواستهٔ استودیوها کنترل و پیشبینیپذیری در بازارهای کار خلاق است؛ خواستهٔ خالقان شناسایی، جبران و حفظ مالکیت آثارشان.
مقایسه: Sora 2 در برابر اکوسیستم گستردهٔ هوش مصنوعی
مقایسهها به روشنشدن ابعاد مسأله کمک میکنند. Midjourney و Stability AI با تبدیل متن به تصویر ثابت سر و صدا کردند و مورد پیگرد قانونی قرار گرفتند بهخاطر استفاده از مجموعه پورتفولیوهای هنرمندان در دیتاستهای آموزشی. Sora 2 همان پرش مفهومی را به حرکت و صدا تعمیم میدهد؛ این پیچیدگی کپیرایت را در هر دو بعد فنی و احساسی تشدید میکند. تصویر ثابت یک شخصیت یک چیز است؛ بازنمایی متحرک و سخنگوی یک اجرای نمادین — حتی در یک کلیپ کوتاه — به حوزههایی مانند حقوق شهرت، حقالزحمهٔ اجرای مجدد و حقوق معنوی ورود میکند که تصاویر ساکن بهندرت دربرمیگیرند.
پلتفرمهایی مانند Character.ai پیشتر شبیهسازیهایی مبتنی بر گفتگو ارائه دادند و نامههای توقف و خودداری دریافت کردند. پروندهٔ Anthropic بر خطوط آموزش تمرکز داشت. نوآوری Sora 2 این است که هم ابزار خلق است و هم فید اجتماعی؛ خلق و توزیع را در یک محصول ادغام میکند و بنابراین اقدام جبرانی پس از وقوع را سختتر میسازد.
مهندسی برای ویروسی شدن: پشت صحنهٔ طراحی محصول
Sora 2 مثل یک شبکهٔ اجتماعی مهندسی شده است: تجربهٔ کاربری ساده، اشتراکگذاری با یک لمس و فید الگوریتمی بهینهشده برای فرمهای کوتاه. قابلیت Cameo که اجازهٔ واردکردن چهرههای واقعی به صحنههای تولیدشده را میدهد، سد بین کاربر و نمایش را پایین میآورد. درحالیکه بسیاری از تجربههای آزمایشی AI نیاز به پردازش بعدی یا مهارت فنی دارد، Sora 2 خود را محصولی مصرفی و آمادهٔ پذیرش جمعی نشان میدهد.
این طراحی محصول مهم است: نه تنها فناوریدوستان هیجانزدهاند؛ بازاریابان، اینفلوئنسرها و خالقان مستقل هم آن را ابزاری برای روایت شخصی و گسترش برند میبینند. وقتی ابزاری سرگرمکننده و آسان است، پذیرش از سیاست جلو میزند. هرچه سرمایهٔ فرهنگی بیشتری در کلیپهای مصنوعی — بهخصوص آنهایی که IPهای بزرگ را تقلید میکنند — سرازیر شود، کمتر میتوان آنها را پس گرفت.
ویژگیهای فنی و اثرات عملی
- ترکیب چندرسانهای همزمان: متن به تصویر، صداگذاری خودکار و جاگذاری چهره که همگی در سرعت تولید نقش دارند.
- فید الگوریتمی که محتوای دارای تعامل بالا را ترویج میدهد و باعث حلقهٔ بازخورد ویروسی میشود.
- قابلیت قالببندی عمودی و سازگاری با پلتفرمهای کوتاهفرم که انتشار را تسهیل میکند.
آنچه فیلمسازان و خالقان میگویند
صداها در جامعهٔ خلاق متناقضاند. برای بعضی کارگردانان و ناظران جلوههای بصری، هوش مصنوعی ابزاری کمکی است که میتواند بعضی وظایف تولید را دموکراتیزه کند و به فیلمسازان کوچک کمک کند تا فراتر از بودجهٔ خود کار کنند. اما برای نویسندگان، بازیگران و آرشیویستها، Sora 2 سوالاتی دربارهٔ رضایت، اصالت تاریخی و قداست اجرا مطرح میکند.
منتقد سینما آنا کوواچس میگوید: «هوش مصنوعی میتواند ابزاری شگفتانگیز برای روایتگری باشد اما نمیتواند قضاوت اخلاقی و عمق احساسی یک هنرمند انسانی را جایگزین کند. عجله برای خودکارسازی خطر محو کردن بستر انسانیای را دارد که هنر را معنادار میکند. ما نیاز به حفاظهایی داریم که مالکیت خالق را حفظ کنند بدون اینکه نوآوری را بکشند.»
تقاطع فرهنگی: تاریخ، طنز و اخلاق احیا
شاید ناراحتکنندهترین استفادهها از Sora 2 شامل احیای چهرههای تاریخی باشد. وقتی پلتفرمی بتواند یک شخصیت عمومی را در سناریوهای خیالی قرار دهد، زنگ خطر اطلاعات غلط، بازنویسی تاریخ و کرامت درگذشتگان به صدا درمیآید. پیش از این هم دیپفیکها برای هجو، کمپینهای سیاسی یا کلاهبرداری استفاده شدهاند. مرز بین پارودی (که اغلب محافظتشده است) و فریب (که میتواند مجرمانه یا مضر باشد) با پیشرفت فناوری باریکتر میشود.
حتی نمونههای کماهمیتتر، مثل احیای یک خوانندهٔ محبوب برای دوئت مجازی، پیچیدگیهایی ایجاد میکنند: آیا وراث یا صاحب ملک چنین بازآفرینیهایی را میخواهند؟ چه کسی تعیین میکند که شباهتها مناسب یا استثماریاند؟ این سؤالات در قراردادهای صنعت و سیاست عمومی مرکز توجه خواهند بود.
اقتصاد توجه و موقعیت شکنندهٔ پلتفرمها
پلتفرمهای کوتاهفرم میدان نبرد فوری برای محتوای Sora 2 هستند. فرمت اپ همانند TikTok — ویدئوی عمودی، سوایپ سریع، حلقههای ویروسی — طراحی شده و همین TikTok را در موقعیتی حساس قرار میدهد: از یک سو، محتوای تازه سودآور است؛ از سوی دیگر، سیل محتویات مصنوعی میتواند اعتماد کاربران را کاهش دهد و پلتفرم را کماصالت جلوه دهد.
زاویهٔ ژئوپلیتیک هم مطرح است. با تمایل سیاست آمریکا به تسهیل زیرساختهای AI، پلتفرمها و اپها بر سر ویژگیها و چارچوبهای تعدیل رقابت خواهند کرد. TikTok، که خود تحت بررسیهای سیاسی در بازارهای مختلف است، ممکن است در صورت ناتوانی در سازگاری سریع، زمین فرهنگی را به اپهای بومیِ مبتنی بر محتوای مصنوعی واگذار کند.
چکار میتوان اکنون کرد؟ توصیههایی برای خالقان و استودیوها
برای فیلمسازان، اجراکنندگان و هنرمندان، چند گام عملی پدیدار شده است:
- بررسی و ممیزی استفاده از IP و دستورالعملهای برند: استودیوها باید فهرستی از شخصیتها و شباهتهایی که بیشترین ارزش تجاری را دارند تهیه کنند و سیاستهای مشخصی دربارهٔ بازتولید AI وضع نمایند.
- گنجاندن بندهای صریح دربارهٔ AI در قراردادها: قراردادهای تولید و توافقهای با بازیگران باید زبان مخصوص AI را پوشش دهد، از جمله آموزش، بازتولید و سهم درآمد.
- آزمایش مسئولانه: برنامههای آزمایشی با شرکای AI قابلاعتماد میتواند کارآییها را نشان دهد بدون اینکه کنترل داراییهای کلیدی را از دست بدهند.
- آموزش عمومی: مخاطبان به برچسبگذاری واضح و سواد رسانهای دربارهٔ محتوای مصنوعی نیاز دارند؛ پلتفرمها و اتحادیهها میتوانند در این زمینه نقشآفرینی کنند.
سناریوهای ممکن آینده
چند مسیر محتمل وجود دارد. در یکی، دادگاهها و نهادهای مقرراتی چارچوبی قدرتمند ایجاد میکنند که شرکتهای AI را ملزم به گرفتن حقوق از پیش میکند یا با جریمهٔ سنگین مواجه میسازد. در دیگری، بافتی از دعواها و مجوزهای داوطلبانه به هنجارهایی کند و پیچیده منجر میشود که شرکتهای بزرگ و پلتفرمها را به نفع میگذارد. سناریوی سوم، به توافقهای عملی تقسیم درآمد بین خالقان و شرکتهای AI منتهی میشود که انواع جدیدی از محتوای کاربر-مجوزی را ممکن میسازد و در عین حال یکپارچگی برند را حفظ میکند.
یادگیری از انتقالهای رسانهای گذشته
تاریخ درس میدهد. با ظهور صدا در سینما، صنایع کامل بازسازی شدند. تلویزیون باعث شد استودیوها راهبردهای پنجرهای و حقوقی جدیدی بسازند که از تکثیر درآمد حمایت کند. موج دزدی اینترنتی باعث شکلگیری مدلهای توزیع جدید (پخش آنلاین) و درآمدهای نو (کرایهٔ دیجیتال و میکرو-لیسانس) شد. هوش مصنوعی جابجایی ساختاری دیگری است — اما سریعتر و با جزئیات بیشتر: میتواند یک کلیپ را در سطح فریم در ثانیه بازتولید کند.
این سرعت نیازمند نوعی اندیشهٔ صنعتی نو است: مدیریت حقوق در زمان واقعی، قراردادهای آگاه به AI و مسئولیتپذیری پلتفرمی. استودیوهایی که در مدیریت حقوق نوآوری کنند، میتوانند ابزارهایی شبیه Sora 2 را به فرصت تبدیل کنند: فروش بستههای شخصیتی مجاز یا قالبهای مورد تائید برای طرفداران.
جامعهٔ طرفداران، کنجکاوی و بازآفرینی خلاق
دلایلی وجود دارد که Sora 2 جذاب است. طرفداران همیشه ویدئوهای ادیتشده، Mash-upها و AMVها (ویدئوهای موسیقی انیمه) ساختهاند. تفاوت اکنون در مقیاس و پایبندی است: هوش مصنوعی میتواند چهره و صدا را با وفاداریای بازتولید کند که ابزارهای قبلی قادر نبودند.
این امر خطرات را بالا میبرد. خلاقیت طرفداری ادامه خواهد داشت، اما چشمانداز آن تغییر میکند — فرصتهای جدید برای تجربههای مشارکتی بهوجود میآید و همزمان ریسکهای کسب درآمد بدون اجازه افزایش مییابد.
به کجا میرویم؟
در ماههای آتی انتظار نبردهای حقوقی و پیشنهادهای سیاستی را داشته باشید. استودیوها مدلهای مجوزدهی را آزمایش خواهند کرد و احتمالاً بعضی شراکتهای AI را انتخاب و بعضی را مسدود میکنند. خالقان با احتیاط آزمایش خواهند کرد: برخی از مزایای بهرهوری استقبال میکنند و برخی از مواضع اصولی خود دفاع خواهند کرد.
مهمترین مسأله ایجاد مجموعهای از هنجارهاست که نوآوری را با حفاظت متعادل کند. مخاطبان خواهان داستانهای نو و لذتهای بصری تازهاند، اما به یک چارچوب اخلاقی و اقتصادی که کار خلاق را سالم نگه دارد هم وابستهاند. احتمالاً نتیجهٔ سالم، راه میانی خواهد بود: پلتفرمهایی که آزادی بیانی را ممکن میسازند اما در عین حال به حقوق و جبران انسانی احترام میگذارند.
«مبارزه بر سر Sora 2 فقط حقوقی نیست — فرهنگی هم هست»، میگوید تاریخنگار سینما مارکو جنسن. «اگر راحتی را بر رضایت ترجیح دهیم، قطعات حیاتی اکوسیستم روایتگری را از دست خواهیم داد. اما اگر بیش از حد تنظیم کنیم، خطر خفهکردن همان آزمایشی را داریم که سینما را زنده نگه میدارد.»
یادداشت پایانی
Sora 2 جهشی در تواناییها و آینهای برای حسابرسی بزرگتری است. این ابزار صنعت سرگرمی را مجبور میکند به سوالات قدیمی با زبانی نو پاسخ دهد: اجرای یک اثر متعلق به چه کسی است؟ شخصیتهای میراثی چگونه باید مراقبت شوند؟ دادگاهها و پلتفرمها چگونه مسئولیت را تقسیم خواهند کرد؟ پاسخها فقط نتایج دادگاهی را شکل نمیدهند؛ آنها دههٔ بعدی سینما و روایتهای کوتاهفرم را تعیین میکنند. فعلاً پردازندهها درحال وزوزند، استودیوها در حال تبادلنظرند و مخاطبان اسکرول میکنند — و این داستان همچنان در حال توسعه است.
منبع: deadline
ارسال نظر